وقتی در ایران سخن از کوه باستانی به میان میآید، اغلب افراد نام البرز را به میان میآورند و از آن سخن میگویند. در این میان باید نامی هم از کوه خواجه آورد؛ کوهی خاص در سرزمینی خاص برای ایران زمین؛ اين گدازه بازالتی ذوزنقهای شكل كوهی است كه در حدود ۲۰كيلومتری جنوب غربی زابل و ميانه درياچه هامون قد برافراشته است.
کوه خواجه زابل تنها عارضه طبیعی دشت سیستان با ارتفاع تقریبی ۶۰۹ متر از سطح دریا (حدود ۱۰۰ متر از سطح زمین) است. در این کوه یکی از نوادر سایتهای باستانی سلسله اشکانیان باقی مانده که به تخت جمشید خشتی معروف است. گرچه بسیاری از قسمتهای این بنای خشتی به دلایلی چون عوامل طبیعی و انسانی تخریب شده است، اما میتوان به نوع معماری این قلعه دست یافت.
روزگاران نه چندان دور درياچه هامون پرآب بود و كوه خواجه به مانند جزيرهای سربرآورده از ميان آبهای اين درياچه از دور خودنمايی میكرد.
وجه تسمیه
اين كوه نام خود را از آرامگاه خواجه مهدی گرفته که يكی از دوستداران خاندان علوی بود و مزارش بر فراز اين كوه واقع شده است.
خواجه غلطان، كوه نور، كوه موعود و كوه باطنی از ديگر اسامی است كه اين كوه به آنها ناميده شده است.
کوه خواجه و باورهای زرتشتی
این کوه و دریاچه هامون در باورهای سه مذهب زرتشت، مسیحیت و مسلمانان مقدس است. این منطقه تاکنون از سوی تعداد بسیاری از پژوهشگران مورد بررسی و کاوش قرار گرفته و همه بر اشکانی و ساسانی بودن بناها توافق دارند.
بنابر باورهای آیین مزدیسنا و اسطورههای پهلوی که بر اساس تعالیم زرتشت سپیتمان تدوین شده است، در پایان هزاره دوازدهم، براى سومین بار از خاندان بهروز پارسا، دوشیزهاى به آب دریاچه هامون داخل شده و آخرین رهاننده یا «سوشیانت» موسوم به «استوت ارته» از وى زاییده مىشود. به همین لحاظ کوه خواجه نیز تقدس و رازآلودگی خاصی دارد؛ سوشیانت به شکلهای مختلف تقریبا در تمام متون زرتشتی و اوستایی از جمله در گاتها، یسنا، سرودههای زرتشت و یشتها مورد اشاره قرار گرفته و تقریبا شکی نیست که اشو زرتشت در کتاب اوستا به آن اشاره داشته است.
اين بنا برای مسيحيان نيز مقدس است، زيرا كه آوردهاند، در زمان تولد حضرت مسيح در بيتالله سه مغ (روحانی) بر فراز اين كوه ايستاده و نظارهگر نوری بودند كه از اين پيامبر خدا در هنگام تولد ساطع میشد و آن سه به مسيح ايمان آوردند.
کوه خواجه و بازماندههای تاریخی آن
در این کوه باستانی آتشكده، زيارتگاه خواجه مهدی و قبرستانی از دوران مختلف به يادگار مانده است.
مجموعه كوه خواجه برای نخستين بار در سال ۱۹۱۶ توسط «اورل اشتين»، باستانشناس معروف انگليس، شناسايی و كشف شد. به دنبال آن پروفسور «هرتسفلد» آلمانی طی سالهای ۱۹۲۹ -۱۹۲۵ ميلادی به جستجو در آثار كوه خواجه پرداخت و حاصل كاوشهای اين باستانشناس در كتاب «سكستان، ايران شرق باستان و تاريخ باستانشناسی ايران» آمده است.
۴۰سال قبل هم «گوئلينی»، باستانشناس و معمار ايتاليايی، كاوشهای محدودی در آثار كوه خواجه انجام داد.
مهمترین و بزرگترین بخش آثار باستانی کوه خواجه، در شیب جنوب شرقی کوه قرار گرفته که دارای سه دیواره دفاعی، دروازه اصلی، راهروهای جانبی، حیاط مرکزی، آتشکده و … بوده و به نام «قلعه کافرون» شناخته میشود. دومین مجموعه در بلندترین نقطه و مشرف بر قلعه کافرون ساخته شده «کک کهزاد» است که در باورهای اسطورهای فرمانروای دیوسان منطقه بوده و توسط رستم دستان به قتل میرسد. این مکان میتواند محل شاهنشین ارگ باشد.
تزيينات معماری بكار رفته در برخی نقاط اين بنا شباهت به شيوه يونانی دارد، سرستونهای به سبک دوريک با پيچهای توماری، برخی ديگر مانند گل كوچک پرپر به صورت نيلوفری (لوتوس)، از هنر هخامنشی اقتباس شده است و بعضی از آنها به هنر بينالنهرين نيز شباهت دارد.
شواهدی از راه پلههای سنگی منظمی که ارتباط قلعه کافرون را با کک کهزاد برقرار میکرده، هماکنون دیده میشود. بنای دیگر به گویش محلی، کوچک چل کنجه (کوشک چهل دخترون) است و مابقی آثار پراکنده سطح کوه را آثار قبور اسلامی و بنای مقبرهای مقدس خواجه مهدی تشکیل داده است. در باورهای اهالی محلی نسب خواجه را به شهیدی از خاندان آل علی (ع) میرسانند که به دست کفار به شهادت رسیده است.
در بازدید این کوه، تنها به قلعه اکتفا نکنید و حتما از مقبره جالب توجه خواجه و قبور متعدد بالای کوه دیدن کنید. در قسمت سر قبر، سوراخی وجود دارد که اهالی محلی اعتقاد دارند در صورتی که با نیت خاصی دست را در این سوراخ فرو ببرید، مطابق با نیت شما چیزی به همراه دست شما خارج میشود. البته چیزی که خارج می شود معمولا پر یا چیزی شبیه به آن است.
سطح روی کوه به صورت فضایی مسطح و بزرگ بیش از چند ده هکتار است که قسمت اعظم آن را قبور سنگی جالبی پوشانده است. این قبور به حدی حیرتانگیز هستند که شاید ساعتها شما را مشغول کند. قبوری که تقریبا روی سطح زمین قرار دارند و بر روی آنها سنگهایی به صورت مسطح و البته گاهی منحنی شکل روی آنها را پوشانیدهاند.
از جمله نقاط جالب توجه این کوه قدمگاه حضرت علی (ع) و دره سوختهای است که به اعتقاد مردم محلی بر اثر پرتاب ذوالفقار امام به سوی کفار در کنار کوه خواجه به وجود آمده است. گرچه سندیت این مطالب مانند مزار شریف در افغانستان بیشتر به داستانهای اسطورهای میماند.
گالری در میان کوه
آتشدان، اتاق طواف، رواقهايی با نقاشیهای ديواری زيبا و محلی كه گالری نام گرفت به خاطر وجود تعداد زيادی از نقاشیهای ديواری از پرتره پادشاهان، بزرگان و داستانهای مذهبی با كادر و قابی در اطراف كه در تمام نقاط اتاق خودنمايی میكند و حتی تا سقف نيز كشيده شده، از جمله آثار مهم كشف شده در كوه خواجه سيستان است.